بهدادبهداد، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 1 روز سن داره

در انتظار بهترین داده خدااااااااااااااااااااا

ني ني قشنگم داره بزرگ ميشه

سلام به ني ني ناز و قشنگم عزيزم الان 15 هفته ات كامل شده .اگه بدوني چقدر خوشحاااااااااالم . با تمام وجودم از خدا مي خوام دل همه آرزومندان و شاد كنه . بابايي هي از سونوگرافي مي پرسه آقاي دكتر ني ني ام چند ميليمتر شده ؟؟؟   دكتر سونوگرافي گفت ني ني بزرگ شده نگران نباشيد .ماشالله چقدر هم تكون ميخوره و ورج وورجه مي كنه . وقتي اينو مي گه من و بابايي تموم دندونامون مشخص مي شه و و صورتمون از خوشحالي گل مي اندازه . راستي اينم بگم اولين باري كه بابايي مي خواست بياد سونوگرافي و شمارو ببينه كلي تيپ زد و عطر و ادكلن و به خودش رسيد گفتم حسين جان كجا مي خواي بري مگه مي خواهيم بريم عروسي گفت نه عزيزم عروسي كه مهم نيست دارم مي ...
11 آبان 1391

زیباترین صدای دنیااااااااااااااا

سلام به نی نی ناز و قشنگم دیروز رفتم سونوگرافی و صدای قلب قشنگ تو شنیدم صدای قلبت قشنگ ترین و زیباترین صدای زندگیم بود می دونی الان 21 میلیمتر شدی عززززززززیزم دفعه قبل 10 میلیمتر بودی (2هفته پیش) دکتر گفت نی نی 8 هفته و 5 روزشه می بینی عزیزم داری کم کم بزرگ می شی دوست دارم قشنگم خدایا با تمام وجودم ازت می خوام آرزوی همه آرزومندان برآورده کنی و هر که نی نی می خواد بهش بدی خدایا شکرت خدایا شکرت ...
29 شهريور 1391

ني ني قوي من

سلام ني ني قشنگم . ازت ممنونم كه اينقدر قوي هستي و دل مامان و بابا رو شااااااااااد كردي. ديروز صبح ساعت 7 با دايي رضا اومديم تهران و ساعت 12 مطب بودم . اگه بدوني تا برسم مطب چقدر نگران بودم . رسيدم به مطب رفتم پيش منشي گفتم من ساعت 5/2 نوبت دارم ولي اگه مي شه من از شمال مي ام زودتر پذيرش بشم . نشستم با يك خانومي شروع به صحبت كردم كه زمان بگذره گفتم حداقل 2 ساعت كمترين زمان معطلي منه چه بهتر كه با حرف زدن از استرستم كم كنم . هنوز 20 دقيقه نشد كه از داخل اتاق دكتر صدا كردند خانم زابلي خانم زابلي .... با تعجب نگاه كردم و دويدم داخل رفتم روي تخت سونوگرافي نشستم قلبم داشت در مي اومد دكتر تا از يك اتاق ديگه بياد پيشم من 10 دقيقه...
16 شهريور 1391

عيدي خدا در عيد فطر

سلام به ني ني ناز و خوشگلم خيلي خوش اومد توي دل مامان جوووووووووووون امروز صبح رفتم يواشكي از يكدونه بي بي چك استفاده كردم سريع 2 تا خط قرمز قرمز شد فهيمدم كه بلللللللللللله ني ني خوشگلم به قولش عمل كرده اگه بدوني بابا حسين چقدر از اومدنت خوشحاااااااااااله يادته بهت گفتم ماماني هميشه توي ماه رمضون اتفاق هاي خوب واسش مي افته اينم از عيدي امسال خدا به من و بابا حسين مهربون چه اتفاقي مهمتر از اومدن شمااااااااااااااااا ني ني نازم اين دفعه مي خوام اينقدر مراقبت باشم كه براي هميشه پيشم بموني راستي رازمون يادت نره قراره كسي ندونه باشه عزيزم  دوست دارم خيلي زياااااااااد قشنگم ...
28 مرداد 1391

بابا و مامان خوشحااااااااااااااااااال

سلام به ني ني ناز و قشنگم. سه شنبه 10 مرداد بابايي رفت آزمايش داد بعد از 2 ماه رژيم سخت و جواب آزمايشش به نظر خوب مي اومد. چهارشنبه هم رفتيم پيش پاكروش و ساعت 12 رفتيم تووووو . من و بابايي اينقدر استرس داشتيم تا دكتر بياد پيشمون هي به ه مديگه دلداري مي داديم و مي گفتيم الان دكتر بياد چي قراره بگه. پاكي اومد و آزمايش بابايي و نگاه كرد و يه لبخند به بابايي با اراده ات زد و گفت مشكل كبدتون كاملا برطرف شده . ايشالله مهرماه تشريف بياريد تا اون موقع قاعدتا بايد باردار بشيد . مي دوني يعني چي ؟ يعني اينكه تو چند ماه آينده قراره به اميد خداااا مياي پيشمون  . اگه خدا بخواد ديگه اين جدايي و انتظا...
12 مرداد 1391

آمدن ماه رمضاااااان

سلام ني ني گولو نازم . ماه رمضون اومده . ماهي كه هميشه توش اتفاق هاي خوب و قشنگ واسه مامانت مي افته . حالا بيا با هم منتظر باشيم ببينيم قراره اين ماه رمضون چه اتفاق خوب و قشنگي بيافته . ني ني گولو نازم ،  يك هفته ديگه نوبت دكتر دارم با بابايي مي رم تهران . دعا كن جواب آزمايش بابا حسين خوب بشه . اگه بدوني بابا حسين مهربون به خاطر شما چه رژيم سختي گرفته . فداي ني ني ناز و قشنگم بشم الهي ...
3 مرداد 1391

شروع دوباره و اراده قوي تر

ني ني نازم از امروز به خاطر تو تصميم گرفتم برم باشگاه مي خوام وقتي مي اي توي دلم وزنم حداقل 55 باشه مي دونم كه دوست نداري مامان تپل داشته باشي (البته بيشتر به فكر سلامتي تو هستم عزيزم) امروز كه شروع باشگاه و رژيم دوباره من هست با وزن 61 دارم start ميزنم ني ني نازم امروز 10 تير هست بابايي بايد 10 مرداد آزمايش بده من هم تا 10 مرداد سعي مي كنم به وزن ايده آل برسم به خواست خدااااااااااااااااااااااااااااااا ني ني جونم دوستت دارم بوس - بوس - بوس ...
12 تير 1391

حس خوب

از وقتي مريض دكتر پاكروش شدم انگار حس خيلي خوبي دارم و احساس مي كنم توي راه درستي قرار گرفته ام . خدايا ازت ممنونم كه توي اين مسير قرارم دادي . اميدوارم با عوض كردن دكترم به نتيجه برسم . منتظر 10 مرداد هستم كه بابا حسين بره آزمايش بده ببينم جوابش چي مي شه بريم تهران پيش دكتر تا ببنيم اجازه مي ده دوباره اقدام كنيم . اميدم فقط به خداااااااااااااااااااااااااست ...
25 خرداد 1391

به نام خدا

  امروز 24/03/91 براي اولين بار در زندگي ام وبلاگ ساختن ياد گرفتم (به لطف كلوپ مريض هاي دكتر پاكروش) مي خوام اين وبلاگ هديه اي باشه براي تو عزيزترينم .  
24 خرداد 1391