بهدادبهداد، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 1 روز سن داره

در انتظار بهترین داده خدااااااااااااااااااااا

با كمي تاخير واسه پسر قشنگم

سلام پسر خوشگلم . ازت معذرت مي خوام كه به خاطر كار زيادم نمي تونم زياد وبلاگتو آبديت كنم . عزيزم از مهد كودك كه آوردمت بيرون خيلي خيالم راحت شده .  خانم خناري نژآد كه تو خونه داره ازت نگهداري مي كنه واقعا خيلي مهربونه و همچنين تو اين سرما ديگه نيازي نيست صبح زود از خواب بيدارت كنم و ببرمت مهد كودك . خيلي شرايط بهتر شده . اميدوارم ازم راضي باشي عزيزم . ولي از اين كه ساعت هايي رو بدون من هستي ازت معذرت مي خوام. واقعا خودم هم خيلي دلم واست تنگ ميشه .  دوستت دارم قشنگترينم   راستي بهدادم محرم اومده و بابايي واست سربند سبز امام حسين خريده . پارسال محرم از خودم مي پرسيدم سال ديگه اين موقع بهداد تو بغلمه و هش...
3 دی 1392

رفتن به مهد كودك

سلام به پسر قشنگم بهداد قشنگم از 20 مرداد بردمت به مهد كودك . اگه بدوني اولين روزي كه بردمت مهد كودك اشكم در اومده بود . خيلي ناراحت بودم .  البته الان خيلي بهتر شدم .  مي دونم كه توي مهد بهت خوش مي گذره. اميدوارم به خاطر ساعت هايي كه بدون من هستي منو ببخشي .  راستي مي خوام يه عكس جديد ازت بزارم كه توي حياط مامان بزرگ ازت انداختم .  ...
12 شهريور 1392

تولد بهترين داده خدااااااااااااااااااااا

سلااااااااااااااااااااااام بهداد قشنگم. واااااااااااااااااااااي نمي دونم چند وقته كه نتونستم بيام واست بنويسم . پسر قشنگم منو ببخش كه نتونستم به روز واست بنويسم . ولي همه چي يادمه و الان واست همه چي  و تعريف مي كنم . يادته بهت گفتم قراره 18 فروردين برم سونوگرفي.من به جاي 18 فروردين كه يكشنبه بود 17 فروردين رفتم كه بعدش قرار بود نهار برم خونه مادرجون شون . قرار بود واسم تهچين درست كنه و اينكه بعد مدتها يك روز برم بيرون و دلم باز بشه (يك ماه و نيمي بود كه فقط واسه سونو مي رفتم بيرون و هيچ جايي نرفته بودم) . شنبه 17 فروردين ، ساعت 9 صبح بود كه رفتم سونوگرافي . نشستم تا نوبتم بشه. ساعت 11 شد و طبق معمول يك نفر مونده كه نوب...
30 خرداد 1392

سال نو مباااااااااااااااااااااااااارک

سلام به پسر ناز و قشنگم . سال نو مبارک . سال 1392 سالیه که قراره خدا شمارو به ما هدیه بده . خدایا در انتظار بهترین هدیه ات هستم . الان که دارم می نویسم چند روزی مونده تا هدیه قشنگمو صحیح و سالم بهم بدی. بهداد قشنگم مامان بزرگ رفته مکه . گفته واسمون دعا می کنه . دلم واسه ماماااااااااااااااااااانم تنگ شده . خدایا شکرت که با وجود مشکل کمبود آب دور جنین تونستم تا الان پیش بیام . من هم روزی دو بطری یک لیتری دلستر و 4 لیتر هم آب می خورم . از هیچ چیزی واسه پسرم کوتاهی نکردم . امیدوارم بتونم این چند روز باقیمونده رو هم در پناه خدا طی کنم و من و بابا بتونیم پسر قشنگمونو صحیح و سالم در آغوش بگیریم. خدا...
16 فروردين 1392

مامان تنبل

سلام بهداد قشنگ و با معرفتم . بهداد جان الان که دارم واست می نویسم 34 هفته ام تموم شده . اینقدر استرس دارم که نگوووووووووو. الان دو سه هفته است که بهم گفتن آب دور جنین کم شده . می گفتن باید زودتر بیارن به دنیا . اون موقع که این حرف و گفتند تازه 1670 کیلو بودی. ولی الان پسر قشنگم 2290 وزنشه الهی فدات شم . من اینقدر استرس داشتم که نمی اومدم اینجا چیزی بنویسم . دوست نداشتم پسر قشنگمو ناراحت کنم . ولی حالا که دارم می نویسم خدا رو شکر دو هفته است تونستم آب دور جنین و همون عدد 80 نگه دارم . چند روز دیگه هم مونده به سال 92 . دیگه کم کم نزدیک شده به اینکه بیای بغل مامانی و بابایی . خیلی چشم انتظارتیم . اگه بدونی بابایی چقدر مهربونه . همیشه کلی...
24 اسفند 1391

با اومدن پسر قشنگم از همه جا بركت و خوبي و خوشي مي باااااااااااااااااره .

بهداد قشنگم ديشب كه واست لالايي مي خوندم واسه همه آرزومندان دعا كردم . لالايي خيلي دوست داري ؟ آخه تا شروع به خوندن مي كنم عزيزم شما هم خيلي تكون مي خوري . معلومه كه صداي ماماني و خيلي دوست داري قشنگم . بهدادم پاقدمت اينقدر سبكه كه با اومدنت اسم مكه مامان بزرگ در اومده و همچنين دايي رضا قراه داماد بشه . با اومدن وجود قشنگت از همه جا بركت و خوبي و خوشي مي باااااااااااااااااره . عزيزكم امشب شب 48 محرمه ميخام با مامان بزرگ برم خونه خانم كياني و نذر زعفران كه واست كردم ادا كنم . كلي واست دعااااااااااااااااااااا مي كنم كه صحيح و سااااااااااالم بياي بغل مامان و بابا. راستي ديشب بابايي وقتي اومد يه عروسك سنجاب و يه عروسك گوسفند خيلي خوشگل...
21 دی 1391

تكوناي پسر قشنگم توي دل مامانش

پسر طلاي من بهداااااااادم قشنگم مامان قربونت بره عزيزززززززززززززززززم . چقدر خوشحالم كه توي دلم تكون مي خوري . اگر تكوناي قشنگتو توي وجودم حس نمي كردم تا حالا بابايي و كچل كرده بودم هي منو ببره سونوگرافي كه صداي قلبتو بشنوم. ازت ممنونم كه با تكونات باعث شدي استرس ماماني كم بشه پسر نااااااااااااااااازم. بابايي هر روز مي اد خونه شمارو ميبوسه نازت مي كنه متوجه مي شي بهدادم ؟ من و بابايي خيلي منتظرت هستيم . همچنين عمه سميه و مادر جون و پدر جون و مامان بزرگت .... همه و همه منتظر ديدن روي ماهت هستيم . اگه بدوني وقتي فيلم سونو گرافي سه بعدي شما رو ديديم كه واسه همه دست تكون داااادي چه ذوقي كرديم همه مون . اي خداااااااااااا...
16 آذر 1391

پسر قشنگم بهداد

سلام پسر قشنگم. ديروز با بابايي و دختردايي شكوفه رفتيم سونو و دكتر لبخندي زد و گفت ني ني پسره . بعد بابايي گفت بهدادم خوش اومدي . بعدش بابايي زنگ زد به مامان بزرگ و بابابزرگ و خبرشو داد و كلي اونا خوشحااااااااال شدن. دوستت دارم عزيزم . اميدوارم صحيح و سالم و كپل و مپل بياي بغل بابا و مامان كه بي صبرانه منتظر ديدارت هستند . بوس بوس بوس براي بهترين داده خدا بهداد عزيز و قشنگ و مهربونم . ...
15 آبان 1391