فكر كنم ياد گرفتم عكس بزارم-اينم عكس پسر ناااااازم وقتي دندونش ميخاره
با كمي تاخير واسه پسر قشنگم
سلام پسر خوشگلم . ازت معذرت مي خوام كه به خاطر كار زيادم نمي تونم زياد وبلاگتو آبديت كنم . عزيزم از مهد كودك كه آوردمت بيرون خيلي خيالم راحت شده . خانم خناري نژآد كه تو خونه داره ازت نگهداري مي كنه واقعا خيلي مهربونه و همچنين تو اين سرما ديگه نيازي نيست صبح زود از خواب بيدارت كنم و ببرمت مهد كودك . خيلي شرايط بهتر شده . اميدوارم ازم راضي باشي عزيزم . ولي از اين كه ساعت هايي رو بدون من هستي ازت معذرت مي خوام. واقعا خودم هم خيلي دلم واست تنگ ميشه . دوستت دارم قشنگترينم راستي بهدادم محرم اومده و بابايي واست سربند سبز امام حسين خريده . پارسال محرم از خودم مي پرسيدم سال ديگه اين موقع بهداد تو بغلمه و هش...
نویسنده :
لیلا
11:49
رفتن به مهد كودك
سلام به پسر قشنگم بهداد قشنگم از 20 مرداد بردمت به مهد كودك . اگه بدوني اولين روزي كه بردمت مهد كودك اشكم در اومده بود . خيلي ناراحت بودم . البته الان خيلي بهتر شدم . مي دونم كه توي مهد بهت خوش مي گذره. اميدوارم به خاطر ساعت هايي كه بدون من هستي منو ببخشي . راستي مي خوام يه عكس جديد ازت بزارم كه توي حياط مامان بزرگ ازت انداختم . ...
نویسنده :
لیلا
11:00
عكس پسر قشنگم
تولد بهترين داده خدااااااااااااااااااااا
سلااااااااااااااااااااااام بهداد قشنگم. واااااااااااااااااااااي نمي دونم چند وقته كه نتونستم بيام واست بنويسم . پسر قشنگم منو ببخش كه نتونستم به روز واست بنويسم . ولي همه چي يادمه و الان واست همه چي و تعريف مي كنم . يادته بهت گفتم قراره 18 فروردين برم سونوگرفي.من به جاي 18 فروردين كه يكشنبه بود 17 فروردين رفتم كه بعدش قرار بود نهار برم خونه مادرجون شون . قرار بود واسم تهچين درست كنه و اينكه بعد مدتها يك روز برم بيرون و دلم باز بشه (يك ماه و نيمي بود كه فقط واسه سونو مي رفتم بيرون و هيچ جايي نرفته بودم) . شنبه 17 فروردين ، ساعت 9 صبح بود كه رفتم سونوگرافي . نشستم تا نوبتم بشه. ساعت 11 شد و طبق معمول يك نفر مونده كه نوب...
نویسنده :
لیلا
13:14
سال نو مباااااااااااااااااااااااااارک
سلام به پسر ناز و قشنگم . سال نو مبارک . سال 1392 سالیه که قراره خدا شمارو به ما هدیه بده . خدایا در انتظار بهترین هدیه ات هستم . الان که دارم می نویسم چند روزی مونده تا هدیه قشنگمو صحیح و سالم بهم بدی. بهداد قشنگم مامان بزرگ رفته مکه . گفته واسمون دعا می کنه . دلم واسه ماماااااااااااااااااااانم تنگ شده . خدایا شکرت که با وجود مشکل کمبود آب دور جنین تونستم تا الان پیش بیام . من هم روزی دو بطری یک لیتری دلستر و 4 لیتر هم آب می خورم . از هیچ چیزی واسه پسرم کوتاهی نکردم . امیدوارم بتونم این چند روز باقیمونده رو هم در پناه خدا طی کنم و من و بابا بتونیم پسر قشنگمونو صحیح و سالم در آغوش بگیریم. خدا...
نویسنده :
لیلا
13:42